اخلاط چهار گانه
کی از مهم ترین مبانی طب قدیم ، موضوع اخلاط اربعه یا آمیزه های چهارگانه
بوده است . اطبای قدیم با تکیه بر این اصل ، بسیاری از بیماری ها را
شناسایی و درمان می کردند .
اخلاط مواد سازنده بدن انسان و
حیوان حیوانات و انسان از طبیعت تغذیه می کنند، غذای مصرف شده پس از هضم و
جذب تبدیل به موادی می گردد که با آن مواد اندام های گوناگون بدن ساخته می
شوند و این مواد صفرا – دم –بلغم و سودا نامیده می شود.
این
اخلاط نیز مانند چهار رکن نظام طبیعت دارای ویژگی های از حیث گرمی و سردی
هستند، مثلاً صفرا گرم و خشک است، دم گرم وتر است، بلغم سرد و تر است، سودا
سرد و خشک است.
این مواد چهارگانه ابزار ساخت اندام های
گوناگون هستند، و به تناسب بیشی و یا کاستی هر کدام از این مواد در بدن
انسان همان ویژگی را در خود آشکار می سازد. هر کدام از گیاهان یا مزه هایی
که مطرح شد موجب ساخت ماده ای در بدن می شوند که آنها را خلط می نامند، و
این خلط ها به ترتیبی که ذکر شد نامگذاری می شود. از این رو گیاهان گرم و
خشک را صفرازا می نامند، و گیاهان سرد و تر را صفرازدا می گویند.
هر گاه گیاهی گرم و خشک بیش از حد مصرف شود سودازا می شود و گیاهان گس مزه و نفوذکننده نقش سودازدایی دارند مانند سرکه و انار.
مصرف گیاهانی موجب تولید خون می شود مانند خرما و انگور که آنها را غذاهای دم زا می نامند.
غذاهای سرد و تر مانند ماست کم چرب، ترشی ها و گس مزه ها مانند خیار و گوجه فرنگی غذاهای بلغم زا نامیده می شوند.
خلط ماده
ای است مرطوب روان که از غذاها در مرحله نخستین هضم بوجود می آید و به
چهار نوع تقسیم میشود، خلط خونی، خلط بلغمی، خلط صفراوی زرد و صفراوی سیاه و
خلط سودائی.
پاولف فیزیولوژیست مشهور روسی در انسان چهار نوع خلط
یافته است که دقیقاً با اخلاط چهارگانه بالا مطابفت دارد. به عقیده او
تحریک ضعیف و منع ضعیف بیان کننده نوع سوداوی ضعیف است تحریک قوی و منع
ضعیف، نشان دهنده نوع آتشی مزاج صفراوی است. تحریک قوی همراه با منع قوی
بیانگر نوع آرم بلغمی و زنده دل دموی، بر حسب میزان قابلیت تحریک آنها است.
با توجه به اینکه چهار نوع خلط پیشنهادی پاولف با اخلاط اربعه مطابقت دارد
می توان امیدوار بود که علم در آینده بتواند، رطوبت، خشکی، گرمی و سردی
بدن را اندازه گیری نماید. مزاج مزاج کیفیتی است که از واکنش متقابل اجزای
ریز مواد متضادبوجود می آید در این واکنشهای متقابل بخش زیادی از یک یا چند
ماده با بخش زیادی از ماده یا مواد متخالف با هم می آمیزند (بر هم تأثیر
می کنند) از این آمیزش و تأثیر، کیفیت مشابهی حاصل می شود که آن را مزاج
نامیده اند.
می توان چنین گفت که مزاج عبارت است از: تأثیر متقابل
اثر متضاد عناصر چهارگانه و یا بعبارت دیگر مزاج حالت فعالیت کل بدن یا
اجزاء بدن است، چنانچه گرمی را می توان حالت تجمع انرژی و سردی را حالت کم
شدن و تفریق انرژی و رطوبت و خشکی را بیان کننده حالاتی از ماده دانست.
گرمی و سردی مزاج از اصول علمی برخوردار است برای رشون شدن موضوع بشرح زیر
می پردازیم. از اول قرن بیستم پزشکان و دانشمندان اروپا دو موضوع را در
دانش پزشکی مورد توجه کامل قرار دادند و بتدریج که مطالعات و آزمایشات علمی
درباره آن پیشرفت کرد، اهمیت آن روز افزون گردید یکی از آن دو سلسله اعمال
نباتی (سیستم نور و ژتاتیف) و دیگری غدد مترشحه داخلی است که موضوع علم
(آندوکرینولوژی) را تشکیل می دهد، کلیه اعمال حیاتی و هر گونه فعل و
انفعالات شیمایی بدن تحت نظر مستقیم این دو دستگاه انجام می گردد و هر
اختلالی که در کار اعضاء و اجزاء تخلیه بدن بروز کند، دخالت مستقیم این دو
دستگاه در آن محرز است و چون خود این دو دستگاه با هم ارتباط بسیار نزدیک
دارند و از لحاظ علمی لازم و ملزوم یکدیگرند بطوریکه می توان گفت یک دستگاه
می شوند، لذا امروز آنها را مجموعاً بنام سیستم نرواندوکرین؛، می نامند.
اعضاء و اجزاء مختلف این دستگاه بزرگ ارمونهای متعددی ترشح می کنند و اعمال
مختلف اعضاء بدن تحت عمل این ارمونها انجام می گردد، بروز هر عمل حیاتی
مربوط بیک سلسله اعمال شیمایی است و کلیه اعمال حیاتی انجام شده در بدن
تولید حرارت می کند و هر چه فعل و انفعالات شیمایی انجام شده در بدن سریعتر
و تندتر انجام شود حرارت بیشتری تولید می شود و تمام این واکنشها مربوط به
فعالیت غدد مترشحه داخلی است و مقدار حرارت ایجاد شده با تعیین متابولیسم
بازال انجام می شود در بین همه غدد داخلی، غده تیروئید بیش از همه در بالا
بردن متابولیسم بازال (سوخت و ساز بدن) فعال است، بطوریکه هر چه فعالیت غده
تیروئید بیشتر باشد متابولیسم بازال بیشتر است. اگر چند نفر هم سن و هم
جنس را انتخاب کنیم و متابولیسم بازال آنها را در نظر بگیریم مشاهده می شود
که نسبت بالا یا پایین بودن متابولیسم بازال در آنها یکسان نیست و در عده
ای بالا، و در تعدادی کم و در افرادی بطور متوسط معتدل می باشد، می توان
گفت که با هم فرق دارد، گر چه همه آنها یکسان از نظر سن و جنس بوده باشند.
دسته ای که فعالیت غده تیروئید در آنها معتدل است حکمای قدیم آنها را دارای
مزاج معتدل می نامند، در دسته ای که فعالیت غده بیش از حد طبیعی است ،
قدما آنها را گرم مزاج می نامند.
در دسته ای که فعالیت غده تیروئید
کمتر از طبیعی بوده است، اینها را سرد مزاج گفته اند: اینجا معلوم می شود
که نظریه گرمی و سردی مزاج تا چه اندازه اصالت علمی متین و محکم دارد.
اکنون می توان گفت هر ماده ای که از خارج وارد بدن می شود چه داروئی باشد و
چه غذایی در غدد مترشحه داخلی منجمله روی غده تیروئید اثر خواهد کرد لذا
متابولیسم بازال بالا یا پایین خواهد رفت. که نتیجۀ آن ایجاد حرارت یا
برودت خواهد شد و قدما هر ماده ای که متابولیسم را بالا برد، گرم و هر ماده
ایکه آنرا بحد اعتدال وا دارد معتدل می گوید، در این صورت کلم و کدو و
خیار و کاهو که در طبیعت قدیم سرد می باشند متابولیسم بازال را پایین می
آورند و تره و شنبلیله که هر کدام بعقیده دانشمندان قدیم گرم محسوب شده
اند، متابولیسم بازال را بالا می برند. با این توجه مبحث گرمی و سردی دارای
اهمیت علمی بوده و از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. www.migna.ir مزاج
اندامها هر اندامی دارای اعتدال مزاج ویژه خود می باشد و از لحاظ مزاج با
اندام دیگر متفاوت است مثلاً مزاج استخوان وقتی معتدل است که خشکی آن بیشتر
باشد ، مغز آدمی موقعی معتدل است که رطوبت زیاد داشته باشد، قلب موقعی در
حد اعتدال است که از حرارت ویژه ای برخوردار بوده باشد و اعصاب وقتی در حد
اعتدالند که از سردی مخصوص خود بهره مند شده باشند. خداوند متعال هر اندام و
هر جانواری را مزاجی بخشیده است که به آن سزاوار است و این مزاج با توان و
تحمل وی سازگار و باحوال و کردارش متناسب است و مزاج انسان در آفرینش
متناسب با نیروی او متناسب با کنش و واکنشهای اوست و بهر اندامی نیروئی
داده است که شایسته آن است برخی از اندامها را گرم، عده ای را سرد، تعدادی
را خشک و دسته ای را مرطوب آفریده است.
اندام هائیکه دارای مزاج گرمند به ترتیب اولویت بررسی می شود.
1- گرمترین اندامهای آدمی روان است و نیز دل که خواستگاه روان است.
2- خون که گرم است.
3- کبد که شبیه خون لخته شده است.
4- گوشت که پس از جگر از لحاظ گرمی قرار دارد.
5- ماهیچه ها که پس از گوشت قرار دارند.
6- کبد و کلیه هاریال رگهای ضربان دار، رگهای بدون ضربان.
اندام های دارای مزاج سرد بترتیب اهمیت: بلغم، پیه، چربی، مو، استخوان،
غضروف، زردپی ها، غشاء(شامه) عصب، نخاع، مغز، پوست. اندامهای دارای مزاج
مرطوب بلغم، خون، چربی، پیه، مغز، نخاع، گوشت، پستان، بیضه ها، ریه ها،
جگر، طحال، کلیه ها، ماهیچه ها، پوست.
بعضی از اعضاء فوق دارای مزاجی سد و مرطوب می باشند که در هر دو دسته نام برده شده اند.
اندام های دارای مزاج خشک:
1- مو، استخوان، غضروف ها، زردپی ها، شامه، شریانها، وریدها، عصب حرکتی،
که سرد و تر و خشک تر از حد اعتدال است. مزاج در مرحله عمر خردسالان از روز
تولد تا دوران جوانی از نظر مزاج بگرمی نزدیکترند و در حد اعتدال گرمی اند
و از نظر رطوبت مزاج پا را فراتر نهاده اند.اعتدال مزاج نوجوانان بیشتر از
اعتدال خردسالان است ولی جوان در مقایسه با خردسالان خشک مزاج تر و در
مقایسه با پیران و نوپیران گرم مزاج تر است . تن نوپیران و پیران سرد است
(در حد اعتدال).
نشانه های زیر راهنمای حالات مزاجی است:
اگر ماهیچه ها زیاد باشند دلیل بر وجود رطوبت و گرمی است و گواه استواری و
استحکام است اگر گوشت کم باشد و چربی هم نداشته باشد (لاغری) نشان دهنده
گرمی و خشکی است. لیکن چربی و پیه همیشه نشانه سردی هستند. اگر همراه چربی
پیه زیاد باشد و عروق تنگ باشد یعنی برجستگی عروق در کار نباشد و شخص در
هنگام کم غذایی به لاغری گراید و حرارت غریزی او کم شود، دلیل بر مزاج
طبیعی و سرشتی است. کمی چربی و پیه دلالت بر حرارت دارد، زیرا ماده چربی و
پیه زاده چربی خون است که سردی آنرا بند آورده است، از این رو است که چربی
کبد کم و روده ها زیاد است. تن پرگوشت و کم چربی و کم پیه دلیل بر وجود
رطوبت زیاد از حد است اگر بدنی پرگوشت و پرچربی و پر پیه باشد که از حد
معمولی زیادی کرده باشد دلیل بر رطوبت و سردی بیش از اندازه است و چنین
بدنی سرد و تر مزاج است، بدن خنک و بدن سرد مزاجان از لحاظ سستی و تنبلی در
درجه اول است و بعد از آن بدنهای گرم و خشک.
بطور خلاصه می توان گفت
که: در چاقان با گوشت زیاد، مزاج گرم و تر است، در چاقان (چاق ها) با چربی
زیاد ، مزاج سرد و تر است در لاغران کم گوشت، مزاج سرد و تر و در لاغران کم
چربی مزاج گرم و خشک است. اگر گرمی و خشکی با هم جمع گردند موی در رستن
سریع تر و کلفت تر خواهد شد کم شدن رشد مو یا توقف آن دلیل بر دو حالت است
اول آنکه خون در محل رستنگاه (محل رویش خود) کم می شود که در این حال مزاج
بسیار تر است رنگ موی اگر سیاه باشد دلیل گرمی مزاج است موی مایل به زرد
دلیل سرد مزاجی است موی طلائی و سرخ دلیل بر اعتدال مزاج است موی سفید دلیل
بر رطوبت و سردی است همچنانکه در پیران صادق است و یا دلیل بر خشکی شدید
است.
بیماری های خشک کننده می توانند موی را سفید کنند. به عقیده ارسطو
سفید شدن موی دلیل بر وجود بلغم است اما باید دانست که تغییرات آب و هوا
در شکل و مقدار مو مؤثر است از این رو دلیل کاملی وجود ندارد که سفید یا کم
بود و یا زیادی موی دلیلی بر مزاج مخصوص باشد.
پوست نیز می تواند صاحب
خود را از نظر مزاجی معرفی نماید بدین طریق که سفید بودن پوست دلیل بر
کمبود خون و همراه با سردی مزاج است اگر سردمزاجی نباشد کمبود یا نبودن خون
همراه گرمی و خلط صفراوی است که بر اثر آن رنگ پوست زرد می گردد. سرخی
زیاد پوست دلیل بر وجود خون زیاد و راهنمای گرمی مزاج خیلی زیاد باشد دلیل
بروجود صفراست.
پژمردگی رنگ پوست و از زردی به سیاهی زدن آن، نشانه این
است که سردی شدید، خون را کم کرده است. رنگ پوست اسمر (سیاهی که بزردی می
زند) پوست را بسوی گرمی راهنمایی می کند. پوست دارای رنگ بادمجانی دلیل بر
سرد مزاجی است و نیز خشک مزاجی زیرا این رنگ نتیجه سودای خالص است. زنگ
گچی، مزاج سرد را می رساند رنگ بلغمی و سردی دلیل بر سردی و تر مزاجی است
که با کمی سودا مخلوط است رنگ عاجی دلیل بر آنست که سرد مزاجی ناشی از باغم
است. قوای نفسانی نیز می تواند راهنمای مزاج انسانی باشد از این رو:
خشمناکی زیاد بیتابی، آشفتگی، زرنگی، زودفهمی، اقدام سریع، بیشرمی، سنگدلی،
چالاکی، خلق مردانه و غیرو دلیل بر گرم مزاجی است و حالات عکس آن دلیل بر
سرد مزاجی است. پایداری در خشم، در آشتی، خیالپردازی، تودار بودن و نظای
رآن نشانه خشک مزاجی است، تأثیرپذیری زودگذر دلیل بر گرم مزاجی است. گرم
مزاجها در خواب می بینند که در آتش می سوند و یا آفتاب زده می شوند سرد
مزاجها در خواب می بینند که رنج می بینند و یا در آب سرد غوطه ورند کسی که
خلط زیاد دارد خواب همجنس آنرا می بیند.
علائم ازدیاد یا چیره شدن یکی
از اخلاط چهارگانه و درمان آن چون پایه و اساس این کتاب بر روی حالات
چهارگانه مزاجها قرار دارد و معالجه و طبابت از روی علائم و نشانه های
موجود رد بدن بیمار شروع می شود لذا باید دقیقاً مزاج یا حالات کنونی هر
بیمار مورد معالجه بخوبی تعیین گردد و بررسی شود که حال او با کدام یک از
اخلاط چهارگانه 0خون، صفرا، سودا، بلغم) مطابقت دارد و کدام خلط در بدن
بیمار پیدا شده است که زیادی آن باعث بیماری و ناتوان گشته است، از این رو
در اول کتاب برای روشن شدن مطلب مکرر نام مزاج و اخلاط برده شده است.
متذکر
شویم که چون غذاهای وارد شده در بدن باعث پیدایش اخلاط مربوطه خواهد شد و
امتلاء و پر شدن آوندهای بدن از شیره غذاها مزاج یک فرد را تعیین می نمایند
از این روز شناختن غذاها هم اهمیت فراوانی در ایجاد و پیدایش بیماری خواهد
داشت و ازدیاد هر مواد خورده شده ای در بدن ایجاد همانگونه واکنشی را
خواهد کرد که مربوط باوست. با این تعریف معلوم یم شود که پیدایش حالات
چهارگانه کاملاً مربوط به مواد غذایی وارد شده در بدن است. این روشنگری بما
اجازه می دهد که با تغییر مواد غذایی بتوانیم بیشتر بیماریها را تغییر یا
بهبودی بخشیم و با دادن غذا یا مواد ضد حالت بیماری وضع مرض و بیماری او
بحالت طبیعی برخواهد گشت.
بنظر می رسد که با تغییر دادن حالت خلط بیمار
و عوض کردن محیط داخلی بدن (پ، اچ) می توان در زندگی میکروبها، انگلها و
جرم های بیماریزا دخالت کرده آنها را از سیر خود بازداشت مثلاً جرم
بیماریزائی که قبلاً در محیط قلیایی زندگی می کرده با برگشت محیط زندگی او
بوضع ضد آن (محیط اسیدی) بعلت عدم ناسازگاری با محیط فعلی، زندگی را از دست
خواهد داد یا لااقل در پیشرفت آن رکودی حاصل خواهد شد و این عملاً در
معالجه گیاه درمانی به تجربه رسیده است. عوض کردن محیط داخلی بدن برای
ادامه یک خلط و یا ژرم بیماریزا بهترین راه مبارزه در پیشرفت بسوی سلامتی
است. یا بهتر بگوییم تغییر ناگهانی حالت بدن از خلطی به خلط دیگر و از
محیطی به محیط دیگر مثلاً سردی را به گرمی مبدل کردن و یا عکس آن، بهترین
راه مبارزه و بهترین مانع برای پیشرفت حالت ژرمهای بیماریزا است. برای
مثال: بیماری مبتلا به سنگ ادراری تناسلی مراجعه می نماید، با بررسی مزاج و
محیط داخلی او از روی علائم ظاهری و معاینان کلینیکی معلوم می شود که او
صاحل کدام یک از اخلاط چهارگانه است و کدام خلط در بدن او غلبه کرده که
منجر به ایجاد رسوبات ادراری تناسلی شده است با عوض کردن آن خلط بیمرایزا
بوسیله موادی ضد آن رسوبات حاصله از بین خواهد رفت مثل آبی که یخ بسته باشد
و آنرا در محیط گرم قرار دهند و بهمین طریق املاح پیدا شده در آوندهای بدن
آدمی تغییر کده بهبودی یا بیماری پیدا می شود. طب گیاه در مانی بقدری تابع
غذاها و محیط داخلی بدن است که با گفتن قارادهان ترش و با بردن نام
شیرینی، ذائقه شیرین خواهد شد.
اخلاط ، جمع خلط ( = آمیزو آمیزه)
مایعاتی است در بدن و یا در اندام های بدن آدمی . محل خلط رگ ها و اندام
های تهی مانند معده ، جگر ، طحال و کیسۀ صفراست .
اطبای قدیم عقیده داشتند که غذا در نخستین مرحله به خلط تبدیل می شود . اخلاط از نظر طبیعت با هم تفاوت دارند .
اخلاط چهارگانه بدین قرار است : بلغم ، سَودا ، صفرا و دم (= خون)
۱/ بلغم : مادۀ غلیظ لزجی است که در دستگاه گوارش تهیه می گردد . این
ماده ، بی رنگ و بی طعم و سر و مرطوب است . بلغمی کسسی است که ترشح بلغم او
ایش از اندازه باشد . این گونه افراد حالتی کُند و تنبل دارند و درجۀ
تحریک پذیری روانی آنان بسیار پایین است.
۲/ سَودا : مایعی است سیاهرنگ
و ترش و شیرین که طبع آن خشک و سرد است . مرکز تولید سودا را طحال دانسته
اند . سودایی ، کسی است که از نظر روانی دچار اختلالات عصبی و خیال
پردازانه است .
۳/ صفرا : مایعی است زردرنگ که در کبد ترشح می شود .
بدان ” تلخه و زرداب گ نیز می گویند . زیرا مزۀ آن ، زرد است و طبیعت آن
خشک است . صفراوی ، از نظر روانی ، عصبی و آتشین مزاج است .
۴/ دم (
=خون ) : خالص ترین خلط بدن است که طبعی گرم و مزه ای شیرین دارد . دَمَوی
از نظر روانی ، شخصی است نیرومند ، خوش خو ، زنده دل و دارای اعتماد به نفس
. قدما بر اساس این تقسیم بندی عقیده داشتند که سلامتی از تعادل میان
اخلاط ناشی می شود و همین طور بیماری ، معلول غلبه و یا نقصان یکی از این
اخلاط است . آنان برای هر یک از بیماری ها علائمی قائل بودند . مثلأ سرخی
رنگ چهره و گرمی اندام را نشانۀ غلبۀ خون ، و سفیدی چهره و سستی عضلات ،
تنبلی ، جمع شدن آب در دهان ،خواب بسیار و تشنه نشدن را علامت غلبۀ بلغم ، و
زردی چهره ، خشکی دهان و تشنگی بسیار را نشانۀ فزونی صفرا ، و گرفتگی و بی
طراوتی رنگ صورت ، خشکی پوست و افسردگی را نشانۀ غلبۀ سودا می دانستند .
علم طب از نظر مولانا از اسباب ظاهری است از این رو در ادامۀ مطلب می گوید :
در حقیقت خالق آثار ، اوست / لیک جز علت نبیند اهل پوست
مغز کو از پوست ها آواره نیست / از طبیب و علت ، او چاره نیست
مولانا
غالبأ عاشق را بر سبیل مجاز به ” سودایی ” تعبیر کرده است ، زیرا همان طور
که مذکور افتاد غلبۀ سودا موجب اختلالات عصبی می شود و مجازأ به معنی جنون
و مالیخولیا به کار می رود . و از آن رو که مجازأ عاشقان را مجنون خوانده
اند لذا از باب مجاز ” سودایی ” به معنی عاشق است . مولانا در مثنوی ،
نامحرمانِ حریم عشق را مجازأ ” صفرایی ” می خواند . از آن رو خلط صفرا ،
خشم و عصبانیت می انگیزد و این حالت نمی تواند وصف عشاق قرار گیرد . اما در
دیوان غزلیات ” صفرا ” مجازأ به معنی عشق نیز آمده است . زیرا همانطور که
پیش تر گفته آمد خلط صفرا مزاج را آتشین می کند و آتشین مزاجی با عاشقی
سزاوار می آید .
به هر حال مولانا در چند مورد از مثنوی ، محرومان عشق
را ” صفرایی ” خوانده است ، از آن رو که خُلق تلخ و عصبی دارند . در شکر
غلتید ای حلوایینان / همچو طوطی ، کوریِ صفراییان نسبت اخلاط مور نیاز و
نقش آن در ساختار بدن انسان بدن انسان ها با ترکیب این اخلاط ساخته می شود.
وجود بیشتر یا کمتر هر کدام از مواد در بدن موجب تغییر شکل ساختمان بدن
انسان – تفاوت صورت، زیبایی، درشتی اندام؛باریکی، رنگ پوست، پراکندگی مو در
تن، شکل و رنگ موها و پنهان یا آشکاری عروق در بدن – می گردد و توانائی
متفاوتی را پدید می آورد و اخلاقیات متغیری را در انسان بروز می دهد.
بر
اساس میزان پراکندگی نسبی این اخلاط در بدن انسان، افراد دسته بندی می
شوند واز اینجاست که تیپ های متفاوت مزاجی پدید می آید و هر کدام از این
تیپ ها، دارای اندامی خاص با شکلی متفاوت و گرایشات غذایی، رفتاری و اخلاقی
و علاقمندی متفاوتی خواهند بود.www.migna.ir تیپ ها و مزاج های گوناگون
انسانی هر گاه میزان پراکندگی مواد چهارگاه صفرا و دم و بلغم و سودا در بدن
به تناسب وجود داشته باشد فرد دارای مزاجی معتدل خواهد بود.
هرگاه مقدار صفرای موجود در تن به نسبت فرد معتدل افزایش یابد فر دارای مزاجی صفراوی خواهد بود.
هر گاه مقدار دم موجود در تن انسان نسبت به فرد معتدل افزایش یابد فرد دارای مزاجی دموی خواهد بود.
و
زمانی که مقدار سودای موجود در تن انسان نسبت به فرد معتدل افزایش یابد
فرد داری مزاجی سوداوی خواهد بود. بدین ترتیب از برآیند مواد چهارگانه در
تن انسان تیپ های متفاوتی پدید
می آید که به تناسب میزان گرمی و سردی و
خشکی و تری موجد در تن آنها، درشتی، خردی ، باریک اندامی و چاقی و لاغری و
سایر ویژگی های ظاهری ایجاد می شود. با افزایش هر کدام از مواد در تن بطور
کلی چهار تیپ دیگر نیز پدید می آید.
تیپ های انسانی دقیقاً مساوی
همدیگر نیستند، از این رو دسته بندی های زیادی از این تیپ اصلی نشأت می
گیرد که خیلی تفاوت اساسی در بین آنها وجود ندارد مزاج شناسی سعی می کند به
مشترکات کلی و به بیشترین ویژگی های مشترک بین انسان ها توجه دهد.
بهترین
و منطقی ترین روش این است که ابتدا طبع و مزاج خود و پس از آن غذای مصرفی
روز مره و مناسب خویش را بشناسیم تا دچار بیماری و کسالت نشویم.در حالت
طبیعی، اخلاط اربعه در بدن هر شخص سالمی باید به حالت تعادل باشد تا زندگی و
ادامه ی حیات او مقدرر باشد. با مطالعه اخلاط اربعه به طور جداگانه، وظیفه
ی هر یک مشخص خواهد شد:
نشانه های غلبه ی صفرا نشانه های غلبه ی صفرا
عبارت است از: تشنگی و سوزش جگر، زبری پوست صورت، زردی چشم، کدورت ادرار،
عصبی شدن، ناراحتی معده، تلخی دهان، کم اشتهایی، حالت تهوّع، سردرد و درد
شقیقه، سیاهی رفتن چشم، سرگیجه، خشکی پوست، ترک خوردن پوست دست و پا، گرمی
بدن یا داشتن تب، جوشش فم المعده، دیدن خواب های هولناک، مانند جنگ و ستیز،
پوسته پوسته شدن پوست سر (شوره ی سر) نمایان شدن لکه های سفید یا قهوه ای
در صورت و یا دیگر اعضای بدن، ریزش مو، ابتلا به بیماری آلو پسی(ریزش موضعی
مو)، علاقه به نوشیدن آب یخ و خوردن یخ، یبوست مزاج، بهانه جویی و تند
خویی. این گونه افراد را صفراوی مزاج گویند. همه یا اکثر نشانه های یاد شده
در بیشتر افراد صفراوی مزاج دیده می شود؛ البته میزان بروز این نشانه ها
به مقدار غلبه ی صفرا بستگی دارد.
نشانه های غلیه ی خون اگر در بدن
فردی خون غلبه نماید و خون کثیف شود و یا بهتر بگوییم سوخته شود علامت آن
سنگینی سر، خمیازه کشیدن، چرت زدن، کندی حواس، شیرین شدن دهان، لزج بودن آب
دهان، سرخی رنگ بدن، قرمزی زبان، خارش بدن، بروز دمل و جوش های ریز در بدن
به خصوص در پیشانی و پشت سر ودر قسمت کتف و شانه ها و گاه خون آمدن از بین
دندان ها و در نهایت، کسالت و خمودگی مداوم است. افرادی که خون در آنان
غلبه می کند دموی مزاج می گویند. مهمترین علت غلبه ی خون، پرخوری و زیاده
روی در مصرف انواع غذاهای سرخ شده و تند و تیز است. افراد دموی مزاج اغلب
از آرامش نسبی برخوردار نیستند.
نشانه های غلبه ی بلغم نشانه های غلبه ی
بلغم: سفیدی، نرمی و سردی پوست بدن (مانند مردم اروپا)، دیرهضم شدن غذا،
آروغ ترش زدن، میل بسیار به خواب داشتن، جاری شدن آب از دهان، رقیق بودن آب
بینی، کم حواسی، زیادی بول، دفع بول با فشار زیادو حجم بسیار، سستی و بی
حالی، بی حس بودن بدن، سفید شدن موی سر و ریزش آن قبل از موعد پیری، درد
معده و درد پشت، گرفتگی ماهیچه های پشت، کمر درد، گردن درد، پادرد، نقرس،
فلجی، لک و پیس، لقوه(کج شدن دهان و صورت)، رعشه (پارکینوس)، ضعف مثانه،
ترش شدن دهان، به وجود آمدن لک سفید در چشم، ضعف بینایی، تنگی نفس، طپش قلب
(به خصوص هنگام بیدار شده از خواب) تولید کرم های کدو یا کرمک در انتهای
روده ی بزرگ، این گونه افراد را بلغمی مزاج می گویند. غلبه ی این خلط فوق
العاده خطرناک است و انسان را دچار بیماری صعب العلاجی می کند.
از این
رو لازم است هر چه سریع تر در به تعادل در آوردن این خلط کوشید. از جمله
بیماری هایی مانند: آرترید، روماتوئید، بیماری خطرناک ام اس (ms)، بیماری
لا علاج لک و پیس و یا برص و برخی دیگر از بیماریهای صعب العلاجی که امروزه
از نظر علم پزشکی، علت آن مشخص نیست و آن ها را (اتوایمیون) می نامند.
نشانه
های غلبه ی سودا نشانه های غلبه ی سودا که ناشی از رسوبات خون و مرکز آن
طحال است؛ عبارتند از: خستگی و کوفتگی بدن، لاغری، پژمردگی روح و جسم، بی
نشاطی و افسردگی، یبوست مزاج، خود خوری، احساس سوزش در هنگام دفع بول، تیره
رنگ بودن ادرارو مدفوع و قی، سیاه و قیری شکل بودن مدفوع، شور بودن دهان،
بوی بد دهان، تاریکی چشم، تیرگی رنگ صورت، شب کوری، سوزش معده، فکر بسیار،
دیدن خواب های آشفته(کابوس) اخلاق تند و زشت، دلتنگی و بی قراری، به وجود
آمدن لکه های سیاه در بدن، جزام، بیماریهای پوستی (سودا)، زخم شدن پوست به
سبب خارش زیاد، قولنج شدن روده (بیماری کولیت)، نسیان و فراموشی یا
آلزایمر، حرص زیاد. افراد سوداوی مزاج، اکثرا دچار بیماریهای روحی و روانی
می شوند و معمولا تا آخر عمر از داروهای روان گردان استفاده می کنند. تشخیص
مزاج، شخص غذا درمان و یا طبیب را در شناخت نوع بیماری و درمان کمک می
نماید. درمان بیماری بااین روش بسیار ساده است.
درمان با این روش،
به حالت در آوردن اخلاط اربعه است. تعادل اخلاط اربعه در بدن هر شخصی مساوی
است با سلامتی و عدم تعادل آن ها برابر است با کسالت و بیماری. اگر بدن
آدمی را دقیقا مورد بررسی قرار دهیم، می بینیم که از اندام های متعددی
تشکیل شده و هر اندامی از سلول های خاصی ساخته شده است. هماهنگی اندام ها
نیز موجب سلامتی وحیات و ادامه ی آن می گردد.
در بدن هر فرد چهار
نوع خلط وجود دارد که آن ها را اصطلاحا اخلاط اربعه می نامند. اخلاط اربعه
عبارتند از صفرا، خون، بلغم و سودا. به عنوان مثال، اگر در فردی صفرا غلبه
نماید، اورا صفراوی مزاج و اگر خون غلبه نماید، اورا دموی مزاج، و اگر بلغم
غلبه یابد، اورا بلغمی مزاج می نامند، همچنان که اگر در شخصی سودا غلبه
نماید، اورا سوداوی مزاج می گویند. در حالت طبیعی، اخلاط اربعه در بدن هر
شخص سالمی باید به حالت تعادل باشد تا زندگی و ادامه ی حیات او مقدور باشد
تعادل اخلاط را مزاج می نامیم.
با مطالعه اخلاط اربعه به طور
جداگانه، وظیفه ی هر یک مشخص خواهد شد. هر نوع از مواد غذایی یک اثر خاصی
بر روی اخلاط اربعه می گذارد و آن را به حالت تعادل و یا عدم تعادل در
خواهد آورد. به عنوان مثال، استفاده از غذای چرب و شیرین به طور مداوم،
صفرا را افزایش می دهد، هم چنان که پرخوری و عدم رعایت اعتدال در مصرف مواد
غذایی موجب غلبه ی خون می شود. استفاده از ترشیجات سرکه و لبنیات به مقدار
زیاد موجب طغیان و ازدیاد بلغم و خوردن غذاهای نمک سود و مانده و نیز
خوردن بادمجان به مقدار زیاد و یا گوشت حیوانات پیر سبب ازدیاد سودا می
گردد. با تجویز غذاهای مناسب می توان مزاج غالب را به حالت تعادل در آورد و
شخص بیمار را از حالت بیماری و کسالت نجات داد. فرمول به دست آمده چنین
است:
عناصر اربعه طبع اخلاط اربعه مزه ی دهان رنگ زبان
آتش گرم وخشک صفرا تلخ زرد
هوا گرم وتر خون شیرین قرمز
آب سرد و تر بلغم ترش سفید
خاک
سرد و خشک سودا شور سیاه مزاج – طبع شناخت طبع اگر هر انسانی بر طبق طبع و
مزاج خویش غذا میل کند، کم تر بیماری به سراغ او خواهد آمد. شناخت طبع بر
هر فردی لازم و ضروری است و از طریق آن، می توان بسیاری از مشکلات که
معمولاً برای انسان پیش می آید پیشگیری کرد.
اصولاً کودکانی که متولد می
شوند، طبع خود را از پدر و یا مادر خویش به ارث می برند و تا آخر عمر با
آنان خواهد بود و هیچ گاه تغییر نمی کند.انسان با شناخت طبع خویش و با
رعایت تغذیه و خوراک مناسب می تواند تا حدود زیادی خود را بیمه نماید و از
بسیاری از بیماری ها مصون بدارد. طبع یا ماهیت بدن هر کسی همان طور که بیان
شد ارثی است و امور ارثی به عوامل زیادی از آن جمله: محیط، آب و هوا،
تغذیه، نوع زندگی و شرایط محیط زیست بستگی دارد.
انسان ها از نظر طبع به سه گروه عمده تقسیم می کنند که عبارتند از:
1) دارای طبع گرم
2) دارای طبع سرد
3) دارای طبع معتدل
افراد دارای طبع گرم این افراد به طور معمول دارای بدنی گرم اند و با
خوردن غذاهای گرمی بخش دچار مشکل می شوند، صورت آن ها جوش می زند، بدنشان
داغ می شود، گه گاه دچار خارش پوست می شوند، پوست سرشان تولید شوره می کند و
دچار عطش می شوند.دمای بدنشان نسبت به سایر افراد بیش تر است، معمولاً
حدود نیم تا یک درجه تب دارند، زود عصبی می شوند، ولی در مجموع، خون گرم و
خوش برخوردند.تعدا افراد دارای طبع گرم نسبت به افراد دارای طبع سرد کم تر
است.
افراد دارای طبع سرد اکثریت مردم جهان از طبع سرد برخوردار هستند.
این افراد معمولاًدارای پوست سفید هستند و یکی از علت های مهم آن، فعال
بودن سیستم بلغم یا لنفاتیک است.این افراد مــیل زیادی به لبنیات، به خصوص
ماست دارند و زودتر از بقیه دچار بیماری نقرس و رماتیسم می شوند، پر خواب
هستند وبه راحتی نمیتوانند از رختخواب جدا شوند، غذا یشان دیر هضم می شود،
عموماً سست و شاداب نیستند، استعداد چاقی در آنان زِِیاد است، موی سرشان
زودتر از موعد مقرر سفید می شود و می ریزد، معمولاً انسان های خوش گذرانی
هستند و دیرتر ازبقیه عصبی میشوند. افرادی که از طبع سرد برخوردارند اگر
رعایت حال خود را نکنند زودتر از دیگران دچار بیماری های صعب العلاج از
قبیل بیماری ام اس (ms)، بیماری ای ال اس (als) و پارکینسون می شوند.
افراد
دارای طبع معتدل افرادی که دارای چنین طبعی هستند معمولا بین گرم و سرد
قرار دارند. تعداد این قبیل افراد در جامعه نسبت به سایر طبع ها کم است.
چنین افرادی نسبت به غذا حساسیت زیادی نشان نمی دهند و معمولاً هر نوع
غذایی با طبع این گونه افرادسازگاری دارد و نسبت به بقیه مردم کم تر دچار
بیماری و کسالت می شوند.اما افرادی که دارای چنین طبعی هستند در داراز مدت
دچار بیماری های سختی می شوند و دلیل آن هم این است که غذا روی چنین افرادی
به سرعت تاثیر نمی گذارد و همین امر باعث می شود که سموم به مرور در بدن
آنان جمع شود و در دراز مدت تاثیر خود را بگذارد.
غذاهای مضر برای
افراد بلغمی مزاج تمام مواد لبنی، مانند شیر، ماست، دوغ، کره، سرشیر، خامه،
پنیر و کشک برای افراد بلغمی مزاج مضر است. ترشیجات، سرکه، شور، برنج
سفید، عدس، سیب زمینی، آب یخ، انواع نوشابه های گاز دار، چای، قهوه،
نسکافه، سوپ جو، آش جو، میوه جات ترش و کال، نارنگی، کیوی، گرمک، خیار پوست
کنده، قارچ، ماش، جو، گوشت گاو و گوساله، انواع گوشت سفید، سس، رب، گوجه
فرنگی، پرخوری، غذاهای فریزر شده و غذاهای زود پز شده، کدو خورشتی، کلیه ی
غذاهای ساندویچی، شیرینی جات قنادی، کلیه ی غذاهای سردی بخش، استفاده از
چند نوع غذا با هم، نوشیدن مایعات همراه با غذا و یا بلافاصله بعد از آن،
آش رشته، ماکارونی و کلیه ی تنقلات مصنوعی، مانند پفک، شکلات، آدامس،
بیسکویت، یخمک، نوشمک، چیپس و... مصرف این نوع مواد غذایی خلط بلغم را فعال
می کند و آن را افزایش می دهد.
بلغم همان سیستم ایمنی بدن است که
با این نوع تغذیه ضعیف می شود و در نتیجه، بدن آدمی در مقابل انواع پارازیت
ها آسیب پذیر می شود. در واقع سیستم ایمنی بدن علیه خود وارد عمل می شود
که در اصطلاح پزشکی آن را اتوایمیون می نامند. غذاهای یاد شده باعث این نوع
بیماری ها می شود که از نظر پزشکی مدرن برای آن ها درمانی وجود ندارد.
بهترین درمان این گونه اشخاص استفاده نکردن از غذاهای نامبرده است. یکی از
مهم ترین دلائل علمی استفاده نکردن از این نوع غذاها، پایین بودن ph آن ها
است که در بدن ایجاد اسیدوز می کنند. اسیدوز روی اعصاب مرکزی اثر مخربی می
گذارد و این سیستم را به مرور فلج می کند.
غذاهای مفید برای افراد بلغمی مزاج تمام
غذاهای گرمی بخش از قبیل گوشت شتر، گوسفند، کبوتر، سار، گنجشک، بوقلمون
کباب شده و از میوه جات: همه ی میوه های رسیده و شیرین. از ادویه جات: هل،
دارچین، زنجبیل، زعفران، جوز هندی، فلفل سیاه و فلفل سفید و دانه ی فلفل،
دانه ی خردل، سیر، موسیر، از ریشه ها: چغندر، شلغم، هویج، کلم قمری، ترب
سیاه و سفید.
از سبزیجات: کلیه ی سبزی جات گرم، مانند: انواع کلم، ساقه
ی کرفس، نعناع، ریحان، جعفری، مرزه، ترخون، تره و شوید. از حبوبات: نخود،
گندم، لوبیا چیتی، لوبیا کشاورزی و یا کپسولی، دال عدس و لپه. در صورت
استفاده از سایر حبوبات و غلات، بهتر است از ادویه جات گرم مانند: زیره ی
سیاه، زیره ی سبز، زنجبیل، دارچین، هل، زعفران و کمی زرد چوبه استفاده شود.
از بذرهای ملین مانند: تخم ریحان، تخم شربتی، قدومه ی شیرازی، خاکشیر و
بارهنگ نیز می توان استفاده کرد. از خشکبار: بادام، گردو، فندق، پسته،
کنجد، ارده مفید است و از عسل و شیره ی خرما می توان مصرف کرد. استفاده از
این نوع مواد غذایی بسیاری از بیماری های اتوایمیون، مانند: بیماری های
رماتیسم، پارکینسون و سایر بیماری های صعب العلاج را درمان می کند. اکثر
افراد مبتلا به این بیماری ها از طبع سرد برخوردار هستند.
غذاهای مضر برای افراد سوداوی مزاج
بادمجان، غذاهای نمک سود، مانند: ماهی دودی، ماهی شور، خیار شور، نمک
زیاد، پنیر شور، گوشت گاو و گوساله و گوشت حیوانات پیر هم چنین غذاهای
مانده و بیات، ماست، پنیر، چای شیرین، شیرینی جات قنادی و مصنوعی، ترشیجات
سرکه، شور، گوجه فرنگی، سس، رب، کلیه ی غذاهای ساندویچی، آب یخ، مرغ و تخم
مرغ ماشینی، ماهی، برنج سفید، خوراک عدس (عدسی)، نوشیدن مایعات همراه با
غذا، غذاهای سرخ شده، غذاهای فریزر شده، غذاهای زود پزشده، تنقلات مصنوعی،
مانند: شکلات، پفک، چیپس، بیسکویت، یخمک، کاکائو و... افراد سوداوی مزاج از
نوشیدن چای به خصوص چای شیرین و هم چنین از مصرف نسکافه، قهوه و دوغ جدا
باید خود داری کنند. معمو لا افراد سوداوی مزاج علاقه ی فراوانی به نوشیدن
چای، دوغ و ماست پیدا می کنند که باید از مصرف آنها پرهیز کرد.
غذاهای مفید برای افراد سوداوی مزاج
کلیه ی غذاهای گرمی بخش، مانند: گوشت گوسفند، گوشت شتر، گوشت کبوتر، گوشت
گنجشک و گوشت سار. در صورت مصرف برنج، حتما از شوید و زیره ی سیاه استفاده
شود. سبزیجات گرم، مانند نعناع، ریحان، ترخون، مرزه، جعفری، تره، انواع
کلم، ساقه ی کرفس، عسل، توت، کشمش، انجیر، خرما، هل، دارچین، زنجبیل،
زعفران زیره و استفاده از بذرهای ملین، مانند: قدومه ی شیرازی، تخم شربتی و
سایر ملین های ملایم از جمله ی خوراکی های مفید برای افراد سوداوی مزاج
است.
غذاهای مضر برای افراد دموی مزاج غذاهای سرخ شده، چرب و پر حجم،
شیرینجات قنادی و مصنوعی، پرخوری، ادویه جات تند، غذاهای شور، انواع شور
(کلم شور، خیار شور و...) گوشت زیاد، کره و خامه، غذاهای نشاسته ای، آب یخ،
دوغ، نوشابه، تخم مرغ، نوشیدن مایعات همراه با غذا ویا بلافاصله بعد از
آن، خرما، رطب، توت خشک، کشمش، سس، رب، ترشیجات، سرکه، سیر، چای، قهوه،
نسکافه، ماست، بادمجان و غذاهای ساندویچی. غذاهای مفید برای افراد دموی
مزاج نوشیدن روزی شش لیوان آب خنک نیم ساعت قبل و دو ساعت و نیم بعد از
غذا، زرشک، کاهو، خیار و میوه جات به خصوص سیب درختی همراه با پوست و دانه
های آن، انار، سبزیجات، سوپ جو، لیمو ترش تازه، استفاده از سالاد قبل از
غذا، روغن زیتون، حبوبات و غلات جوانه زده (مثل گندم، جوی دو سر، ماش و
عدس)، بذرهای ملین (مانند خاکشیر، اسفرزه، تخم ریحان، بالنگو، بارهنگ، تخم
مرو)، عسل به مقدار کم، غذاهای خام (میوه جات و سبزیجات)، انواع توت، به
خصوص شاه توت، کدو خورشتی، نوشیدن دو تا سه لیوان آب زرشک که سریعا خون را
به حالت طبیعی باز می گرداند، کم خوری، استفاده از غذاهای ساده و کم کالری،
مانند سبزیجات بخار پز. به افرادی که دموی مزاج هستند نیز نرمش و ورزش
توصیه می شود.
غذاهای مضر برای افراد صفراوی مزاج چای،
قهوه، نسکافه، لبنیات، تخم مرغ و غذاهای فریزر شده، زود پز شده و سرخ شده،
سس و رب، غذاهای چرب و پرحجم، ماکارونی، آش رشته، سیر و کلیه ی غذاهای
گرم، ادویه جات تند، آب یخ، نوشابه، نوشیدن مایعات همراه با غذا یا
بلافاصله بعد از آن، شیرینی جات قنادی و مصنوعی، آجیل شور، گوشت قرمز،
بریده بریده غذا خوردن ؛ یعنی انسان مدام در حال خوردن باشد، مانند تخمه
شکستن و خوردن تنقلات، خوردن بادمجان، موز، کلیه غذاهای ساندویچی، مانند
سوسیس، کالباس، کوکتل، سمبوسه، فلافل، پیتزا، همبرگر و خوردن خربزه، آناناس
و طالبی. علت ممنوع بودن این غذاها برای افراد صفراوی مزاج این است کهph
این غذاها و نیز پی اچ ( ph) کبد بالاست.
استفاده از این مواد باعث
افزایش دمای کبد و ترشح زیاد صفرا و در نتیجه، ایجاد راه بندان در مجاری
کبد می شود. این حالت موجب تشکیل سنگ های صفراوی در کیسه صفرا می شود و
علائمی نظیر یبوست، زرد شدن چهره، دردهای شدید در ناحیه ی سمت راست بدن در
زیر دنده ی راست را در پی دارد.
غذاهای مفید برای افراد صفراوی مزاج
همه ی انواع مرکبات، انار، شاه توت، خیار، سیب، گلابی، آلبالو، گیلاس، آلو،
گوجه سبز و زرشک برای افراد صفراوی مزاج مفید هستند.
بهترین دارو برای
این افراد هندوانه، گرمک، کدو خورشتی، هویج فرنگی، روغن زیتون، سوپ جو با
پاچه ی گوسفند و همراه با تعدادی آلو بخارا و سبزی جات، مانند اسفناج و
گشنیز و لیمو ترش تازه و روغن زیتون است. همچنین سیب زمینی بخارپز، قارچ،
بامیه ی خورشتی، پیاز، برگه ی هلو، برگه ی زردآلو، مغز بادام خام، برنج
سفید با روغن زیتون، کدو حلوایی، نخود فرنگی، عدس، ماش، جوی دو سر، مخمرآب
جو، لیمو عمانی برای افراد صفراوی مزاج بسیار مفید است. نوشیدن روزانه یک
تا سه لیوان آب زرشک، نیم ساعت قبل از غذا و دو ساعت و نیم بعد از آن نیز
فوق العاده مفید است. بذرهای ملین، مانند خاکشیر، اسفرزه، تخم ریحان، تخم
مرو، بارهنگ و بالنگو، ترشی جات طبیعی، مغز فلوس، شیر خشت، ترنجبین، عسل به
مقدار کم و همراه با لیمو ترش تازه و به صورت شربت شده که به آرامی میل
شود، انگور، کاهو، مغز خیار، تخم کدوی خام، تخم خیار، مغز تخم هنداونه، تخم
کاهو، از هر کدام به مقدار مساوی مخلوط کرده آسیا شود و روزی دو بار و هر
بار یک قاشق غذاخوری در یک لیوان آب مخلوط گردیده و میل شود. راز اخلاط
چهارگانه دستگاه عصبی خود مختار که در اولویت اول واصلی ریشه اعصاب است که
شامل :(عضله قلب ،ریه ،دستگاه گوارش ،دستگاه ادراری و...وتمام اندام هایی
که اعمال آنها از اراده انسان خارج است .)
دستگاه عصبی خود مختار به دو گروه جداگانه از نظرعملکرد دربدن انسان تقسیم می شود .
*بخش سمپاتیک Sympathic system
*بخش پارا سمپاتیک Parasampathic Sysem
این دو بخش از نظرعملکرد در بدن انسان اثر عکس یکدیگر را دارند .
شناخت و عمل سمپاتیک :عمل سمپاتیک تند کننده ،گستره و فراوان ،همگانی ، همراه با اثر و تولید انرژی و مصرف آن (انرژی )
شناخت و عمل پاراسمپاتیک : عمل پاراسمپاتیک محدود کننده و سطحی ،کند کننده ،موضعی و همراه با جایگزاری و ذخیره سازی انرژی می باشد .
بنابراین
: پرکاری تیروئید مربوط به اخلاط چهارگانه سمپاتیک و کم کاری تیروئید
مربوط به اخلاط پاراسمپاتیک است . ریشه و اصل اخلاط چهارگانه (صفرا ،خون
،سودا ،بلغم )مربوط به اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک است.
گروه های
مربوط خون ، صفرا :مربوط به ترشحات غدد و ریشه در اعصاب هردو بخش اعصاب
یعنی سمپاتیک و پاراسمپاتیک که درخون ترشح می شود است .
مثال :
پرکاری تیروئید که درافراد خیلی گرم مزاج شایع می باشد .
سودا :مربوط به بخش پاراسمپاتیک است ودر افراد خیلی سردمزاج دیده شده .
بلغم :مربوط به بخش سمپاتیک است و در افراد کمی سرد مزاج ذکر شده .
با
دقت و تمرکز بیشتر می توانید به راحتی علت بیماری ها را از طریق اخلاط
چهارگانه و اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک تشخیص دهید. کاربرد ولزوم شناخت
اخلاط چهارگانه چیست ؟ با مثال زدن اخلاط چهارگانه شمارا به روشن شدن مساله
دعوت می کنیم.
*به شخصی که دچار تپش قلب شده سیستم اعصاب سمپاتیک (تند کننده و فعال کننده )در بدن حکم فرما است .
*سیستم اعصاب سمپاتیک در شخصی که تند صحبت می کند فعال است .
*فردی
که زیاد عرق می کند سیستم اعصاب سمپاتیک جریان دارد در بدن فرد نشانه های
حکم فرما بودن و فعال بودن سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک دربدن انسان *نشانه
های فعال بودن سیستم سمپاتیک :پرکاری غدد تیروئید ،بیماری اعصاب و روان
،پرخوری و تند خوری به هنگام بلعیدن ،سرطان ها و حملات مغزی ،از جمله صرع
*نشانه های فعال بودن مستقیم پاراسمپاتیک :کم کاری غدد تیروئید ،وزن زیاد ،کم کاری کلیه ،ناتوانی جنسی (مردان ،زنان )
سوزش سرمعده ،نمونه هایی از نتایج نوع بهبود و علاج یافتگی در بدن انسان .
*خواص
میوه های قرمز یا سیاه بیشتر از نوع سبز همان میوه است در واقع هرچه به
رسیدگی و زمان تکمیل شدن میوه و رسیده شدن بیشتر شود آن زمان بهترین زمان
استفاده و مصرف آنگونه میوه است به عنوان مثال :ویتامین سیب سرخ و قرمز
بیشتراز سیب سبز است.
میوه های متمایل به رنگ روشن مانند زرد و نارنجی
معالجه کننده انواع سرطان های معده (مانند سوزش سرمعده )و اثرات مفید برای
سوی چشم دارند .
هرگونه اعضا و دستگاه ها و جزعهای بدن گرایش خاصی به گونه مورد نظرخود را دارند . برای شفافیت موضوع به ذکر چند مثال می پردازیم:
*مغز و معده و روده :گرایش به طعم های تلخ هستند .
*کلیه و اجزای جنبی :دوستدارخوراکی های بیمزه هستند.
شرح خواص و مضرات خوراکی ها و میوه ها ،لبنیات ،گیاهی (سبزیجات )ادویه جات ،...
*استفاده
از ماء الشعیر به اندازه خیلی کم برای خانم های حامله توصیه می شود هر چند
که مقدار خیلی زیاد آن در زمان باعث سقط جنین می شود .
*مصرف اسفناج خام و پخته برای کبد بسیار مفید و تاثیر گذار است گرچه اسفناج سرخ کرده برای کبد بسیار مضرو زیان آور است.
*گوشت میگودر برنامه غذایی انسان چاق کننده و پوست میگو لاغرکننده محسوب می شود .
خواص
هندوانه سرداست و خواص تخم هندوانه گرم است پس توصیه می شود وقتی هندوانه
را با تخم آن بجوند و بخورند دچاربادی در شکم و دل درد و سردی دردل نخواهند
شد .
*مصرف نوشیدنی های گرم مانند چای: نسکافه ،قهوه ،آب جوش و ..به
مقدارکم در روز برای اعضای بدن از جمله قلب مفید هرچند که مقدارزیاد آن
برای قلب مضر است.
*استفاده آب لیمو باعث یبوست شده ولی همراه با گوشت حیوانی مصرف شود آثار و اثر یبوست را از بین می برد.
*شکرسفید که در برنامه غذایی اکثر عموم استفاده می شود ایجاد یبوست کرده گرچه شکر تصفیه نشده برعکس آن .
*مصرف
آب لیموی شیشه ای و کارخانه جات باعث ناراحتی معده و به کسانی که دچار
بیماری معده هستند توصیه نمی شود هرچند از آب لیموی تازه می توان به عنوان
داروی معده برای سوزش سرمعده وزخم معده استفاده نمود .
*استفاده از
مقادیرکم رازیانه برای زنان شیرده بسیار مفیداست و باعث زیادشدن شیر مادر
شده و مقادیر زیاد آن باعث کم شدن شیر وی می شود .
*برای خانم ها زرده تخم مرغ دارای هورمون های جنبی زنانه ،برای آقایان سفیدی تخم مرغ دارای هورمون جنبی مردانه است .
*سیب
رسیده قرمز بسیار مفید برای معده و تب بر و از بین برنده سردرد درحالی که
سیب کال و سبز عکس خواص سیب قرمز باعث ایجاد تب ،یبوست و دل درد و دل
پیچیده شده.
*مصرف سیب زمینی به روش سرخ کننده چاق کننده گرچه به روش آب پز لاغرکننده محسوب می شود.
*استفاده
از میوه به مقدارکافی در روز به ضدعفونی کننده روده کمک کرده و
بسیارمفیداست هر چند که مصرف میوه به مقدارزیاد باعث یبوست شده.
*حجامت
باعث جلوگیری از سکته قلبی شده ولی حجامت کردن بعد از سکته قلبی و برای
کسانی که ناراحتی قلبی دارند به علت فشاربر قلب مضر است .
*مصرف شاهی به صورت ناشتا باعث پیشگیری از بوی بدعرق شده .
*مصرف شلغم در برنامه روزانه مبتلایان به بیماری رماتیسم قلبی به علت دارابودن پنی سیلین بسیار مفید و توصیه می شود.
*میوه خربزه از مبتلا شدن به بیماری قلبی پیشگیری می کند.
*استفاده
زیاد آب نارنج برای اشخاص که ناراحتی اعصاب دارند توصیه نمی شود چرا که
بسیار مضر است ولی بهار نارنج بسیار مفید برای اعصاب محسوب می شود.
*استفاده
از لوبیا چیتی باعث ایجاد گاز و نفخ در معده شده در مصرف زیاد گرچه در
استفاده مقادیر کم آن باعث می شود به راحتی گردش غذایی صورت گیرد.
*استفاده گشنیز در انواع سرطان ها ممنوع است به خصوص (سرطان خون)
*مصرف گردو ایجاد سردرد کرده ولی خوردن آن برای دفع انگل روده توصیه می شود .
*از
اثرات مفید فلفل سیاه به مقدار کم برای کسانی که یبوست دارند و سخت ادراری
مفید است ،فلفل سیاه باعث پیشگیری از سکته مغزی و قلبی شده .
*عسل بسیار مفید و برای علاج تمام بیماری ها استفاده می شود ازجمله متعادل کننده ادرار .
*استفاده
سیب و پسته خام به عنوان متعادل کننده وزن بدن محسوب شده به عنوان مثال
:مصرف سیب و پسته خام افراد چاق را لاغر،و افراد لاغر را چاق می کند .
منابع :
- باشگاه اندیشه - به نقل از http://wwww.shafagar.com
- نشریه راه موفقیت،شماره 14
- پارسی طب
-
خیلی خوب و عالی بود